کد مطلب:1395
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
چه انگيزهاي موجب شده كه بعضي از متفكّران معاصر, دين را به عنوان يكي از عوامل موثر در تاريخ به حساب نميآورند؟
متفكّران دوره معاصر ما خيلي از مسائل را ناديده ميگيرند, و آنها را مورد توجّه قرار نميدهند, ولي اين بي اعتنائي را نبايد يك انسان متفكّر كه علاقه به درك خود واقعيّات دارد مورد اعتناء قرار بدهد و بايد به كارجدي خود مشغول شود. مثلاً خيلي از متفكّران دوران ما, در اين مسئله كه چگونه ميتوان اصل »صيانت ذات« را به فعليّت رسانده و تنظيم نمود كه آدمي بدون ابتلاء به بيماريهاي خودبزرگ بيني و خود كوچك بيني بتواند از همه عظمتها و استعدادهاي ذات بهره مند شود, بهيچ وجهانديشه جدّي نميكنند ! خيلي از متفكّران دورانهاي اخير, مسائل اخلاقي را بطور جدّي مورد تحقيق و بررسي قرار نميدهند ! و عدّه فراواني ازمتفكّران هستند كه درباره زيبائيهاي معقول يانمي انديشند,ياآنها رابسيار سطحي و بي اساس تلقّي ميكنند. بنابراين, بي توجّهي برخي از متفكّران دوران متأخّر به اديان الهي بعنوان عامل يا يكي از عوامل محرّك و موثّر در تاريخ نبايد تعيين كننده تكليف واقعيّات بوده باشد. بنظر ميرسد انگيزه اين بي توجّهي شگفت انگيز دو عامل است:
عامل يكم ـ بي اطّلاعي از هويّت دين و نقش آن در حيات انسانها است كه متأسّفانه افراد فراواني از متفكّران و دانشمندان حرفهاي مبتلا به آن ميباشند و ميتوان گفت: اينان درباره دين دركي بالاتر از درك و معلومات مردم عامي كه با مقداري از اصطلاحات آراسته شده باشد, ندارند و همان اصطلاحات و معلومات محدود را هم به تقليد از ديگران بدست آوردهاند.
عامل دوم ـ حسّاسيّت شديدي است كه متفكّران حرفهاي درباره مسائل و اصول معنوي دارند, چنانكه فرويد با صراحت تمام اعتراف كرده است و ما با قطع نظر از بي اطّلاعيها و حسّاسيّتهاي بيمار گونه بعضي از متفكّران حرفه اي, بخود واقعيّـت اصرار ميورزيم و به مفاد دلائلي كه براي ما اقامه و روشن ميگردد, ارتباط خود را با واقعيّات تنظيم مينمائيم. هنگامي كه در سرگذشت بشري از قديم ترين دورانها تاكنون به تحقيق ميپردازيم باين نتيجه ميرسيم كه هيچ تحوّل اساسي در هيچ يك از جوامع بشري تاكنون صورت نگرفته است, مگر اينكه پيشتازان آن تحوّلات رگ بينهايت گرائي و مطلق جوئي مردم آن جوامع را تحريك نمودهاند و با وعده سعادت مطلق و پيشرفت ابدي در ميدان حيات با كيفيّتي كه ايجاد كنندگان تحوّل منظور مينمودند, براي انسان كه با چهره مطلق با نوعي حالت خداگونه در آن مكتب تبليغ شده است مقصود خود را عملي مينمودند.
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 16
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.